۱۳۸۸ دی ۱۰, پنجشنبه

چگونگي تبديل منفي‌ها به مثبت‌ها

قسمت سوم

در 2 شماره قبل جمعا چهل سوال آورديم كه اگر به آنها پاسخ مي‌داديد خيلي چيزها برايتان روشن مي‌شد اكنون كه مي‌بينيم استقبال گسترده‌اي از سوالات داشتيد در اين شماره چهل سوال ديگر آورديم، كه به نظرم مي‌تواند به خودشناسي شما كمك كند. قاعدتا ايده‌آل‌ترين جواب به همه اين پرسش‌ها، بايد مثبت باشد، البته ما انسان هستيم و ممكن است كه به بعضي از اين سوال‌ها، جواب منفي بدهيم. در شماره‌هاي آينده بخشي از عملكرد بعضي از شما عزيزان را كه توانستيد پاسخ‌هاي منفي را به مثبت تبديل كنيد، خواهيم آورد. تجربه‌هاي عملي ناب شما، زيور اين وبلاگ كاغذي خواهد بود، كافي است به وبلاگ كاغذي مراجعه كنيد و يك كامنت بگذاريد، يا حتي نامه بفرستيد و پشت پاكت ذكر كنيد مربوط به مطلب وبلاگ كاغذي.

1- آيا با گوش دادن به موسيقي دلخواه خود به ياد خدا مي‌افتيد؟

2- آيا امروز با توجه به رضايت خدا از انجام كاري كه مايل به انجامش بوديد پرهيز كرده‌ايد؟

3- آيا در طي ماه گذشته كاري در جهت قدرداني از كساني كه به گردن شما حق دارند انجام داده‌ايد؟

4- در ماه اخير موردي به ياد داريد كه با شنيدن انتقاد سعي در اصلاح خود كرده باشيد؟

5- آيا امروز با توجه به رضايت خدا سعي داشته‌ايد در رفتار يا اعمال خود تغييري ايجاد كنيد؟

6- آيا برنامه‌اي براي كنترل ولخرجي خود داريد؟

7- آيا امروز كاري در جهت مبارزه با اسراف انجام داده‌ايد؟

8- آيا در حال حاضر با نقطه‌ضعف به خصوصي در حال مبارزه هستيد؟

9- آيا طي هفته گذشته باعث خوشحالي كسي شده‌ايد؟

10- آيا در آخرين فيلمي كه ديديد توانستيد يك نكته معنوي پيدا كنيد؟

11- آيا اطرافيان بيشتر شما را اهل عمل مي‌دانند تا حرف؟

12- آيا طي چند روز اخير مبارزه‌اي عليه حس حسادت داشته‌ايد؟

13- آيا معمولا قبل از سير شدن كامل دست از غذا خوردن مي‌كشيد؟

14- آيا روزانه مدتي را صرف ورزش يا پياده‌روي مي‌كنيد؟

15- آيا طي هفته گذشته از اينكه كاري را خلاف رضايت خدا انجام داده‌ايد پشيمان شده‌ايد؟

16- آيا در محل كارتان از شما راضي هستند؟

17- آيا اشخاصي كه با شما زندگي مي‌كنند از رفتار شما راضي هستند؟

18- آيا وقتي انتقادي از شما مي‌شود بدون برخورد و واكنش آن را مي‌شنويد؟

19- آيا در ماه اخير موردي را به ياد داريد كه به اشتباهي اعتراف كرده باشيد؟

20- آيا سعي مي‌كنيد هنگام صحبت كردن با ديگران حالت تندي و پرخاش نداشته باشيد؟

21- آيا گفتارتان با ديگران با نزاكت و ادب بوده و كلمات خارج از نزاكت به كار نمي‌بريد؟

22- آيا معمولا سعي مي‌كنيد از مردم گله و شكايت نكنيد؟

23- آيا وقتي امانتي از كسي نزد شماست سعي داريد هر چه زودتر آن را به صاحبش برگردانيد؟

24- آيا با دوستان قديميتان رفت و آمد داريد؟

25- آيا نام همسايه‌هاي خود را مي‌دانيد؟

26- آيا در ماه اخير به ياد داريد نكته‌اي مثبت از كسي ياد گرفته باشيد؟

27- آيا به ياد داريد در پانزده روز اخير از كسي نزد ديگري تعريف و تمجيد كرده باشيد؟

28- آيا در گوش دادن به موسيقي، به اثر آن بر روح نيز توجه مي‌كنيد؟

29- آيا در هفته اخير ابراز علاقه شديد نسبت به همسرتان كرده‌ايد؟

30- آيا معمولا قسمت خوب غذا را به همسرتان تعارف مي‌كنيد؟

31- وقتي كسي را نصيحت مي‌كنيد آيا توجه داريد خودتان خلاف آنچه مي‌گوييد عمل نكنيد؟

32- آيا در حال حاضر سعي در رشد و پرورش فضيلت بخصوصي در خود داريد؟

33- آيا بين اطرافيان كسي را به صفت قناعت مي‌شناسيد؟

34- آيا معمولا مخارج شما كمتر از درآمد شماست؟

35- آيا مي‌توانيد به انجام كاري در هفته اخير اشاره كنيد كه حاكي از خودخواهي شما باشد؟

36- آيا همسرتان از شما راضي است؟

37- آيا از كار و شغل خود راضي هستيد؟

38- آيا از حاصل تلاش خود راضي هستيد؟

39- آيا در طول روز معمولا ياد نعمتي باعث مي‌شود خدا را شكر كنيد؟

40- آيا به نظر همسرتان، شما فرد منظم و مرتبي هستيد؟

جایزه‌ای برای دو میلیون مخاطب

برای کسی که ایده‌ای داشته و عمرش را صرف چیزی یا کاری کرده هیچ لحظه‌ای لذت‌بخش‌تر از آن نیست که می‌‌بیند حاصل زحماتش به ثمر نشسته است و دیگران، حاصل کار او را دیده‌اند و مورد تحسین قرار داده‌اند.

یادم می‌آید زمانی پدر مرحومم را که یک فرد روستایی‌زاده و فوق‌العاده زحمتکش بود به خاطر شاگرد اول شدن خواهرم مهین (حدود پنجاه سال پیش)، به مدرسه دعوت کردند تا در مراسم تجلیل از دخترش شرکت کند.

پدرم تعریف می‌کردند که وقتی از والدین دانش‌آموزان موفق تقدیر می‌کردند به عنوان نفر اول اسم یکی از مسوولان کشوری و نفر دوم اسم مرا خواندند و من و ایشان با هم به روی سن رفتیم و به یک اندازه تشویق شدیم و این لحظه‌ای بود که افتخار تمام وجودم را فراگرفت و احساس کردم زحماتم نتیجه داده است. شبیه این حس را من زمانی داشتم که موفقیت از میان 1400 نشریه فعال در کشور با معیارهای علمی و از پیش تعریف‌شده جهانی به عنوان «برند برتر مطبوعاتی کشور» انتخاب شد و نامش در کنار روزنامه‌ای قرار گرفت که در کنار برخورداری از کادر مجرب و رویکرد حرفه‌ای، در شروع کار خود از امکانات دولتی و سرمایه اولیه بسیار بالایی برخوردار بوده است. در حالی‌که موفقیت با دستی خالی و قلب‌هایی سرشار از عشق آغاز به کار کرد و به این نقطه رسید که اینک حتی مخالفان «موفقیت» هم نمی‌توانند موفقیت آن را نادیده بگیرند. این جایزه متعلق به من، آقای حلت یا سردبیر محترم مجله نیست. بلکه متعلق به تحریریه و تیم فنی مجربی است که با تهیه و آماده‌سازی مطالب موفقیت این بار را به دوش می‌کشند و اگر آنها نبودند چرخ‌های موفقیت هرگز به روانی امروز نمی‌چرخید، این جایزه منحصر به تحریریه و تیم اجرایی موفقیت هم نیست بلکه متعلق به تمام دو میلیون مخاطبی است که به طور مستقیم یا غیرمستقیم موفقیت را می‌خوانند و اگر حمایت‌های پایدار آنان نبود موفقیت هرگز به موقعیت کنونی خود نمی‌رسید. این جایزه متعلق به خود شماست، همچنان در کنارمان باشید چون ما هنوز نیاز به تکامل داریم.

عشق بدون مرز

وقتی به جهان هستی با نگاهی نامحدود نگاه می‌کنیم، خالق آن را یگانه مظهر مهرورزی بدون مرز و عشق‌ورزی نامحدود می‌بینیم. ما انسان‌ها مخلوقات خداوندیم. ما به طور طبیعی به کسانی که دوستشان داریم مهر می‌ورزیم، از عده کمی متنفریم و نسبت به اکثر افراد بی‌تفاوتیم، اما خداوند تنها موجودی است که نعماتش را در دنیا حتی از دشمنان خود نیز دریغ نمی‌کند. او که از میان همه صفاتش «رحمان» و «رحیم» را بیش از همه مورد تاکید قرار داده بر مبنای قاعده «لطف عام» انوار لطف و عشق خود را به طور یکسان بر سر همه بندگانش می‌ریزد. داشتم به این موضوع فکر می‌کردم که چقدر خوب است ما انسان‌ها به عنوان بنده و جانشین خداوند در کره زمین سعی کنیم این صفت را تا حدی در دل خود به وجود بیاوریم و با دیده مهر و عشق مطلق به جهان هستی نگاه کنیم. البته منظورم این نیست که به همه آدم‌ها یک جور نگاه داشته باشیم، چنان که در قرآن بارها تاکید شده که خوب و بد یا خیر و شر هرگز نزد خداوند یکسان نیستند، اما حتی خطاکاران را هم غالبا باید با ملایمت متوجه خطای خود کرد و با مهربانی آنان را به «معروف» ترغیب و از «منکر» نهی کرد.

در مواردی که جزیی یا شخصی هستند باید تا آن‌جایی که می‌توانیم از خطاهای افراد بگذریم و قضاوت‌های خود را به تاخیر بیندازیم. به خصوص در جایی که ممکن است اطلاعات جامع و کاملی از موضوعات مورد قضاوت خود نداشته باشیم و خلاصه اینکه بیایید به عنوان مخلوقات برتر خداوند، سفیران عشق الهی در کره زمین باشید و بیایید از همین حالا برای این نقش جدید خود تمرین کنید. همین امروز یک گیاه را نوازش کنید، به یک غریبه مهر بورزید، از خطای یک انسان بگذرید، دست یک پیرزن یا پیرمرد را بگیرید و از خیابان ردش کنید... عشقبازی به همین آسانی است.

نظم باید یک باور ذهنی شود

چند سال پیش تیم فوتبال کره جنوبی که طی سالیان متمادی موفقیتی را در مسابقات جام‌جهانی کسب نکرده بود توانست با موفقیت نسبی در چند مسابقه مهم به جمع‌ چهار تیم سطح اول جهان بپیوندند.

مردم کره جنوبی در این شرایط چه حالی داشتند؟ طبیعی است که بسیار خوشحال بودند و هیجانی و کمی هم احساساتی شده بودند و بابت موفقیت تیم فوتبالشان اشک شوق می‌ریختند. آنها در چنین حالتی به خیابان آمدند، اما نکته بسیار جالب در رفتار کره‌ای‌ها برای من عکس‌های هوایی بود که از خیابان‌های سئول گرفته شده بود. این عکس‌ها مردمی را نشان می‌داد که همه در پیاده‌روها تجمع کرده بودند و به شادمانی می‌پرداختند و هیچ‌کس حتی در چنین شرایطی مزاحم عبور و مرور ماشین‌ها در وسط خیابان نمی‌شد.

وقتی راز پیشرفت کشورهای موفقی شبیه کره جنوبی را مطالعه می‌کنیم به این نتیجه می‌رسیم که این کشورها اگرچه ممکن است سیستم‌های اقتصادی- سیاسی متفاوتی داشته باشند، اما در یک ویژگی با هم مشترک بوده‌اند و آن بها دادن به نظم بوده است. حتی خلقت این جهان توسط خداوند بر مبنای یک نظم خاص بوده است. بی‌خودی نیست که حضرت علی(ع) وقتی به عنوان رهبر و مولای مسلمین می‌خواهد توصیه‌ای مهم و راهبردی برای آینده جامعه اسلامی داشته باشد می‌گوید: «اوصیکم به تقواالله و نظم امرکم» یعنی شما را فرامی‌خوانم به تقوای خداوند و نظم در امورتان.

در محیط‌های کاری هم به نظر من مهم‌ترین وظیفه یک مدیر همین است. یعنی برقراری و نهادینه کردن نظم در سازمان و درونی کردن آن میان کارکنان. فکر می‌کنم در جایی که هر چیزی سر جای خودش باشد و هر کسی وظیفه خودش را انجام دهد همه منتفع می‌شوند. حتی کسانی که در درجه نخست تصور کنند که رعایت نظم برایشان سخت است و در برابر آن مقاومت کنند.

البته نظم را نمی‌توان با روش‌های آهنین و غیرمنعطف در افراد درونی کرد، چرا که در این صورت نظم برای افراد هرگز تبدیل به یک باور ذهنی نمی‌شود و اگر چنین باشد هر چند ممکن است برخی از روی ترس یا اجبار خود را مقید به رعایت حداقلی از نظم نشان بدهند اما این نظم آهنین ممکن است به روند شکل‌گیری و بروز خلاقیت‌ها در یک سازمان آسیب بزند. در حالی که یک نظم جدی اما درونی شده و چارچوب‌هایی مشخص اما منعطف می‌توانند به بستری برای بروز خلاقیت‌‌های افراد تبدیل شوند و در چنین فضایی است که نوآوری در یک سازمان به اوج می‌رسد.

۱۳۸۸ آذر ۱۷, سه‌شنبه

بيست سوالي

براي شما پرسشنامه‌اي ديگر تهيه کرده‌ام تا وقتي که هواي حوصله‌تان ابري نبود، به آن جواب بدهيد. در شماره پيشين هم بيست سوال مطرح كرده بودم، كه پاسخ به آنها كمك زيادي به شما مي‌كرد تا خود را بهتر بشناسيد. اين بار هم 20 سوال آورده‌ايم. همين حالا؟ يكي‌يكي پاسخ دهيد.

بيست سوالي

لطفا به سوالات زير با دقت كافي پاسخ دهيد:

1- آيا طي ماه گذشته عموما سر وقت سر قرارهاي خود حاضر شده‌ايد؟

2- آيا اطرافيان شما را شخصي باادب مي‌دانند؟

3- آيا در ماه گذشته به ياد داريد كه در مقابل سوال كسي گفته باشيد، من در اين كار وارد نيستم و سوال‌كننده را براي مشورت به شخص ديگري معرفي كنيد؟

4- آيا بين اطرافيان كسي را به صفات مثبتي كه خود فاقد آن هستيد، مي‌شناسيد؟

5- آيا در هفته گذشته در امري از كسي مشورت خواسته‌ايد؟

6- آيا در سه روز اخير اتفاقي افتاده است كه موجب شود دست خدا را در كارهايتان حس كنيد؟

7- آيا اغلب احساس مي‌كنيد نتيجه كارتان بيش از حد تلاش و استحقاق شما است؟

8- آيا در وقت بروز ناراحتي وقتي به خدا و مبدا فكر مي‌كنيد قلبتان آرام مي‌گيرد؟

9- آيا از ميزان روزي و معاش خود راضي هستيد؟

10- آيا طي ماه گذشته كاري در جهت جبران محبت ديگران كرده‌ايد؟

11- آيا براي دعا خواندن در طول روز اوقات مشخصي را تعيين كرده‌ايد؟

12- آيا فكر اينكه "خدا اين‌طور خواسته است" شما را آرام مي‌كند؟

13- آيا طي ماه گذشته موردي بوده كه نفع ديگري را به نفع خودتان ترجيح داده باشيد؟

14- آيا طي هفته اخير هنگام صحبت‌هاي دوستانه سعي كرديد شخص مخاطب‌تان را به معنويت علاقه‌مند كنيد؟

15- آيا معمولا طي روز ناخودآگاه نعمتي را به ياد آورده و خدا را شكر مي‌كنيد؟

16- آيا بعد از درآوردن لباس‌هايتان آنها را در جاي خود قرار مي‌دهيد؟

17- آيا در ماه اخير كاري براي آمرزش والدين يا درگذشتگان خود كرده‌ايد؟

18- آيا اوقاتي را كه به كارهاي بيهوده مي‌پردازيد كمتر از 2 ساعت در روز است؟

19- آيا در هفته زماني را به نظافت اتاق يا محل زندگيتان اختصاص مي‌دهيد؟

20- آيا معمولا در شروع روز به خدا توجه مي‌كنيد؟